گاهی اوقات از یک فکر تکرار شوندهی مزاحم شروع میشه، که موجب اتلاف وقت میشود و کارکرد شغلی ، فعالیتهای معمول و طبیعی زندگی ، روابط فردی و اجتماعی را به شکل قابل ملاحظهای مختل میکند.
گاهی اوقات هم ممکن است که فقط دچار نوعی رفتار اجبارگونه، آگاهانه و عودکننده بشوید، مثلا ممکن است شروع به وارسی کنید یا از انجام یک سری از کارها اجتناب کنید یا شروع به شمردن کنید.
خیلی وقتها هم هر دو نوع وسواس یعنی وسواس فکری و عملی هر دو با هم ظاهر میشوند، انجام اعمال وسواسی جهت کاهش اضطراب ناشی از وسواس فکری انجام میشود که از بد ماجرا ممکن است بعد از کامل شدن انجام عمل وسواسی اضطراب فرقی نکرده باشد. بنابراین ریشهی اصلی وسواس که منجر به رفتار اجباری میشود، اضطراب است.
نشانههای اختلال وسواسی – جبری
- انجام رفتارهای تکراری مثل : (شستن دست، رعایت نظم و ترتیب، وارسی کردن)
- انجام فعالیتهای ذهنی مثل: (شمردن، دعا کردن، تکرار آهستهی کلمات در سکوت)
- فرد احساس میکند مجبور به انجام آنها در پاسخ به یک وسواس فکری است و یا بر طبق یک قوانینی باید انجام شوند، این فعالیتها با هدف کاهش اضطراب یا ناراحتی یا جلوگیری از رویدادها یا وضعیتهای هراس آور صورت میگیرند.
- وسواسهای فکری و عملی وقت گیرند (بیش از یک ساعت در روز) که موجب اختلال در کارکردهای شغلی و اجتماعی میشوند.
وسواسهای فکری و عملی به شکلهای مختلفی تظاهر میکند
- شایعترین الگوی آن وسواس آلودگی است که به دنبال آن شستوشو یا اجتناب اجبارگونه از شی که فرد فکر میکند آلوده است میآید.
- دومین الگوی شایع وسواس تردید است که به دنبال آن وسواس عملی به صورت وارسی روی میدهد معمولا ناشی از یک نوع احساس خطر است مثلا : (فرد میترسد که مبادا اجاق را خاموش یا در را قفل نکرده باشد).
- سومین الگوی شایع اختلال وسواس فرد دچار افکار مزاحم میشود، معمولا شامل افکاری تکراری درباره نوعی عمل جنسی یا پرخاشگرانه است که به نظر خود فرد شرمآور است.
- چهارمین الگوی شایع اختلال وسواس لزوم رعایت تقارن یا دقت است که ممکن است موجب شود فرد دچار وسواس کندی شود و مثلا ساعتها وقت لازم داشته باشد تا صورتش را اصلاح کند.
- سایر الگوهای اختلال وسواس میتواند شامل وسواسهای مذهبی و صرفهجویی اجبارگونه باشد، وسواس کندن مو یا ناخن جویدن یا خودارضایی وسواسگرایانه هم ممکن است وسواسهای عملی از نوع اختلال وسواسی – جبری باشند.
یک پاسخ
دیدگاه تستی (1)